مادر منتظر

میکرو

1394/9/16 18:47
نویسنده : پروین
251 بازدید
اشتراک گذاری

پریود لعنتی با تاخیر چند روزه اومد با اینکه میدونستم خبری نیست ولی باز کلی بهم ریختم همون روز مامانم بهم زنگ زد و من پشت تلفن های های گریه کردم اونم که خبر نداره من این همه دنبال دوا و دورمونم هی میگفت اخه چی شده و خودشم گریه میکرد بالاخره تونستم قانعش کنم که فقط دلم براتون تنگ شده .

روز دوم پری رفتیم مرکز من رفتم پیش دکتر زنان پروندمو نگاه کرد و کلی تعجب کرد که با این همه فولیکول خوب چرا باردار نشدم میگفت احتمال چند قولویی بوده با این همه فولیکول تپل ! و بالاخره از چیزی که میترسیدم و تو فکرمم ازش فرار میکردم رسیدم , گفت با وضعیت اسپرمهای همسرت باید میکرو بشی انگاری یه سطل اب یخ ریختن روم بدنم بی حس شد و خودم منگ همینطوری فقط زل زده بودم به دهن دکتر

تو یه برگه برام یه چیزایی نوشت و گفت که همسرت هم بره کلینیک مردان تا اونا هم تایید کنن با سستی از رو صندلی بلند شدم و با همسری رفتیم کلینیک مردان ولی اونا پذیرش نکردن و گفتن که الان دکتر میره  و موند برای شنبه .

کل دو روز رو اشکم خشک نشد من اصلا فکرشم نمیکردم که به این مراحل از درمان برسیم اگه اینم جواب نده چی ؟

اگه اصلا من بچه دار نشم چی ,خدایا من نمیتونم زنده بمونم اونوقت میشم یه مرده متحرک !

خدایا هزینه هاشو چکار کنیم اونم تو این موقعیتی که همه سرمایمونو گذاشتیم برای ساخت خونه تو این دو روزه اشک و ناله خودم کم بود زنداداشم هم بیخبر از همه جا تو گفتگوی تلفنی خبر بارداری سه تا زنداداشش رو که میشن عروسهای خالم رو بهم داد و حال داغونمو داغون تر کرد خدایا دارم به جایی میرسم که خبر شادی دیگران داره میشه کابوس زندگیم و بجای خوشحالی یه کوه غصه میشینه رو دلم که پس من چی ؟؟؟

شنبه صبح دوباره رفتیم کلینیک و دکتر مردان هم گفت میکرو ,برای من دکتر قرص ال دی نوشت با اسپرین و شروع سیکل موند واسه پریود بعدی .

خدایا کمکم کن نزار بیشتر از این ناامید بشم و زندگی رو به خودم و همسرم تلخ کنم .

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادر منتظر می باشد