مادر منتظر

امید نا امید من

1394/8/6 17:43
نویسنده : پروین
296 بازدید
اشتراک گذاری

لعنت به این دلدردها وکمردردهایی که امیدوارم میکرد که شاید خبرایی باشه اخه تا بحال قبل از پریودی این دردها رو نداشتم روز چهرشنبه صبح یعنی دقیقا دو هفته بعد از ایی یو ای بیبی چک گذاشتم ومثل همیشه منفییییییی

باز با خودم گفتم شاید زود گذاشتم , پیش خودم گفتم بعد از تعطیلات میرم ازمایش میدم عصر همون روز مامانم اینا اومدن ومن کمتر وقت فکر کردن به این مورد رو داشتم تاسوعا و عاشورا هم گذشت و یکشنبه صبح همه ی امیدی که  داشتم به باد رفت دیگه ازمایش هم نرفتم حالا خوبه که به ازمایش رفتن نرسید وگرنه باید برگه منفی لعنتی رو هم دستم میگرفتم !!

چون مامانم خبر نداشت نتونستم حتی یه قطره  اشک بریزم و بغض لعنتی رو همش قورت دادم و سردردش رو تحمل کردم زنگ زدم کلینیک گفتن پریود بعدی باید بیاید , مامانم هم گیر داده بود که چرا بچه نمیاری

دیگه نمیدونم چی بگم بهشون یعنی بازم بگم زوده ,شرایطشو نداریم  , سال بعد !!!

چکار کنم خدایا همه ی کسانی که از من کوچیکترن یا دیرتر عروسی  کردن مادر شدن و من اندر خم یه کوچه موندم !!!

وقتی فکر میکنم که باید دوباره از او ل شروع کنم این همه دارو این همه هزینه یا برم سراغ درمانهای پیشرفته تر همه  تنم میلرزه و غم عالم میشینه رو دلم .

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

خودم
7 آبان 94 8:43
سلام متأسفم پروین جان
نسترن
28 آبان 94 13:44
سلام پروین جان میفهمم چی میگی باتمام وجودم درکت میکنم ولی تنهاچیزی که میتونم بگم اینه که ماهرچی بیتابی بکنیم یانکنیم فرقی نمیکنه وقتی خواست خدا چیزی باشه همونه ...میدونم نمیشه ازفکرش دربیای ولی لااقل سعی کن فکرای مثبت بکنی چیکارکنیم چاره ای نیست
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادر منتظر می باشد